تازه ترین اشعار

  • شرط بلاغ
  • ما مسئله‌‌ها را همه یک‌یک به تو گفتیم گفتیم و جوابی ز تو هرگز نشنفتیم شب‌های درازی سپری شد به هوایت تو خفتی و ما لحظه‌ای آرام نخفتیم هر جا که خبر از تو شد و صحبتی از تو گویی که بهار آمد و چون غنچه شکفتیم از باخبران طعنه شنیدیم و پس از آن از بیخبران هم دگر این قصّه نهفتیم در طالعِ ما فرصت پرواز عیان است ما چاه نکندیم و تهِ چاه نیُفتیم خود دانی و خالق پس از این چون که هر آنچه بر شرط بلاغ است همان را به تو گفتیم #مریم_جلالوند https://t.me/maryamjalalvand
زیر بارانم و نم نم به تو می اندیشم-مثل یک زخم به مرهم به تو می اندیشم طعم آن بوسه به لبهام هنوزم باقیست-روزها هر شب وهردم به تو می اندیشم آسمانی که گرفتست و بارانی و سرد-آن منم با دل پر غم به تو می اندیشم رفته ای بی خبر از من به چه کس تکیه زدی-تکیه بر خاطره دارم به تو می اندیشم
بین ما فاصله هایی که نباید باشد-من در این فاصله ها هم به تو می اندیشم فکر کن سخت تر از این چه عذابی باشد ...؟-که تو نامحرم و ... محرم به تو می اندیشم
فرین وب
طراحی و بهینه سازی سایت توسط فرین وب